توسط سیدعبدالله رضوی | یکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ | ۸ ب.ظ
شب وسکوت وسیاهی و.....
>>>>>>>
چه بی ستاره وخاموش مانده در پاییز
دلی که بود زعطر شکوفه ها لبریز
نشسته بی غزل و بی ترانه و مبهوت
کنار دخمه تنهایی اش ملال انگیز
کنون به حسرت آن لحظه های شیدایی
بیاد نغمه ی آن مرغکان شور انگیز
بیاد لحظه ی پرواز آن سبک بالان
که پر کشید و رها شد زدام جنگ وستیز
خموش وبی رمق وغرق غصه و اندوه
زداغ رفتن نسرین و نرگس و چنگیز
شب و سکوت و سیاهی و وحشت و کابوس
هجوم می برد این غصه بر دلش یکریز
17-8-99
اصفهان
برچسب : نویسنده : 3razavi479 بازدید : 84