علیزاده مالستانی گرگی به لباس میش

ساخت وبلاگ

توسط سیدعبدالله رضوی | چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۹ | ۱۱ ب.ظ

از انحراف تا اصلاح گری کاذب

پاسخی به مقاله عزیز مطلب علیزاده نیلوبلاگ

فرد معلوم الحالی مانند علیزاده هر از چند گاهی سخنان سخیفی را در باره سادات اظهار میدارد که نیاز مندجواب هم نیست اما از انجاییکه نام اینگونه سخنان را اصلاح گری میداند، نمیتوان در برابر آن سکوت کرد وباید به این سخنان باطل با منطق استدلال به میدان آمد وباید به ایشان گفت که آیا تخم نفاق را میان پیروان مذهب تشیع کاشتن از کی نامش اصلاح گری است؟

وعمده سخنان ایشان در ادعا هایی خلاصه مطلب میش نیلوبلاگود که سادات هیچگاه این ادعاهای سخیف شان را درزندگی بکار نبسته اند واین ادعاها تهمت های ناروایی بیش نیست که خداوند انتقامش را از ایشان خواهد گرفت.چنانچه در قسمتی ازادعایش گفته است:

1-بخش عمده‌ی از سادات افغانستان که لقب «سادات بنی الزهرا(س)» را برای خود گذاشته اند، برای خود ادعای قداست ذاتی دارند و خود را مشمول آیه تطهیر و آیه مودت و سوره هل اتی و نیز مشمول روایاتی که مخصوص اهلیت پیامبر (ص) است، می‌دانند و هرکه این ادعا را انکار کند، از نظر آنها محکوم به کفر و گمراهی و ضدیت با اهلبیت نبی (ص) است. اینها برای اثبات قداست ذاتی و پاکی خون خود به جمله که آن را حدیث پیامبر(ص) می‌نامند، تمسک می­کنند و آن جمله این است که حضرت پیامبر اسلام(ص) فرموده است:«اَکرِمو اَولادِی الصّالِحُونَ لِلهِ وَالطّالِحُون لی» }

نمیدانم سیدها چه کاری در حق جناب علیزاده انجام داده؟به راستی اگر عده ای از افراد متعصب که خود را سید میدانند واین ادعاهای قداست و... مصداق آن است چرا این ادعای تهمت آلودرابه همه سادات نسبت داده اید ؟

کدام وجدان بشری به شما اجازه میدهد که اینگونه فرافگنی میکنید وکینه تان را که به افراد خاص از سادات دارید به همه سادات تعمیم میدهید؟؟!!

اگر در روز گار نه چندان دوربرگردیم در مالستان، شمارا به جرم انحراف والتقاطی گری که هنوز نشانه هایی ازان در وجود تان دیده میشود محکوم به اعدام نمودند ودلیل شان هم قانع کننده بود( که در جایش باید به آن پرداخت) واین حکم را علماءطراز اول که در راس آن به طور اتفاقی یکی از علمای سادات بود امضاء نمودند وشما این کینه رابعدازچندسال دروجودتان نگهداشته واکنون در مقالات تان منعکس نموده ونسبت به همه سادات یاوه سرایی را آغاز نموده اید!! اگر شما انحرافات اجتماعی را به عنوان یک مصلح مبیخواهید افشاکنید چرا فقط سادات رامورد هجمه های توهین آمیز وافتراهای موهوم قرار داده اید ؟؟

موضوعات مختلفی ازخرافت وانحرافات فکری در جامعه تشیع وجود داردکه طرح آنها در اولویت است وافرادی نظیر همان مزاری معدوم آنهارا ترویج میکرد مانند قوم گرایی وترویج بی بند وباری وپرورش افراد دیوانه ومعتادمانند شفیع وعلیداد دیوانه وسایر دیوانه ها و...وشما از طرح آنها چشم پوشی کرده وحتی در برخی موارد آنرا به عنوان کار ارزشی مطرح نموده اید که این نهایت قوم پرستی وعقده حقارت قومی شما را باز گومیکند به راستی اگر خوب دقت کنید همان آیات قرآن که شریح گونه به آن استناد نموده اید مصداق واقعی آیات دیگرش شما وهم قطاران منحرف شماست آنجا که فرموده :اذاقیل لهم لاتفسدوافی الارض قالواانمانحن مصلحون.مگر این اختلاف افگنی بین اقوام مختلف تشیع در افغانستان وافتراق آنهابه سادات وهزاره وو..یکی از مصادیق فساد فی الارض نیست؟ وشما نا خود آگاه خود را مصلح اجتماعی خیال کرده اید در حالیکه قضیه معکوس است اگر در میان سادات افردی قلیلی باشد که به قول شما : خود را مشمول آیه تطهیرو آیه مودت و سوره هل اتی و ... دانسته دلیل برآن نیست که همه سادات چنین نظریه ای دارند.!!!!

ماهیچ سادات اهل تحقیق ودانشمندی را سراغ نداریم که برای خود ادعای قداست ذاتی داشته باشد فقط اگر ارزشی هم باشد به وسیله انتساب به پیامبر وائمه خواهد بود که این را شما نمیتوانید انکارنمایید چرا که بیشتر پرچمداران تشیع در کنار علم ودانش و...یکی از مزیت ایشان همان انتساب شان به ائمه اطهار بوده که چونان ستارگانی در افق تاریخ تشیع میدرخشند مانند امام خمینی ومیرزای شیرازی وسید جمال الدین افغانی وعلامه بلخی وآیه الله حجت ها وواعظ ها وصد ها ساداتی که علاوه برعالم بودن خون پیامبر در رگ های آنان جریان داشته و امروز هم افرادی مانند مقام رهبری جمهوری اسلامی وسید حسن نصرالله وخوانواده های صدر وحکیم وخویی و...ادامه دهندگان خط سرخ شهادت هستند واین به این معنا نیست که غیر سادات خدماتی نداشته بلکه منظور اینکه اکثر پرچمداران تشیع سادات بوده اند واین یکی از معجزات وسنت تاریخی است که تشیع همواره باید پرچمدارانش از نواده گان پیامبرباشد در کشور ماهم نمونه های فراوانی وجود دارد که نیاز به گفتن نیست . وعبارت الصالحون لله والطالحون لی هم مورد استناد افرادی سادات نما وکم سوادی است که شما آنها را باموضع گیری ناشیانه تان وادار به این حرفها نموده اید ودر حقیقت شما بانی این اختلاف افگنی ویاوه سرایی ها شده ایدوکار آنها دفاع از شاءن وموقعیت شان به حساب میاید وماآنها را جاهلانی میدانیم که ناشیانه وارد گود شده اند ونمیتوانند نماینده سادات باشند.

درادامه افترا ها وتهمت های او چنین آمده که:

 ( 2- اینها از نام و عنوان پیامبر(ص) و اهلبیت او،‌ استفاده ابزاری می­کنند و برای حفظ آغایی و کسب درآمد،‌ با مورد و بی مورد به پیامبر(ص) و اهلبیت او متوسل می­شوند.

3- حق طبیعی خود میدانند که باید به صورت یک طبقه ممتاز باشند،‌ باید دست شان بوسیده شود و...

4- ساحت خود را پاکتر و منزه تر ازین میدانند که بر روش و رفتار شان انتقاد شود.

5- برای زیارتگاههای منسوب و وابسته به خود، فضیلت­های دروغین جعل می­کنند.

6- نسبت به قوم هزاره به دید توهین و تحقیر می­نگرند، و ازدواج پسر هزاره با دختر سید را منافی با شئون خود و توهین به سادات می­دانند. و دست کم آن را مکروه میدانند.)

به راستی که اینها خیلی ادهای سخیف وبی موردی است وهیچکدام دلیل وپایه منطقی ندارد. کدام در آمد وکدام حفظ اغایی ؟؟ماوشما وجدانا در منطقه مان فرقی میان سید وهزاره از نظر موقعیت اجتماعی میبینیم؟کدام سید به اهلبیت پیامبر متوسل شده وازین طریق اخاذی نموده کدام سید خودرا طبقه ممتاز دانسته وحق طبیعی شان این بوده که مردم دست شان را ببوسند جزاینکه مردم آنهارا نماد نسبی پیامبر وائمه دانسته وبعضا دست شان را میبوسند همان گونه که دست عالم غیر سید را ویا بزرگتر شان رامیبوسند اگر شما عقیده تان به وهابیت نزدیک است دیگر حساب تان را از شیعه جداکنید واین قبیل عنعنات را شرک بدانید وگرنه اینها عنعنات دینی ومذهبی ماست وهیچ ربطی به استفاده ابزاری نداشته وندارد

پژواک هنر واندیشه ...
ما را در سایت پژواک هنر واندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3razavi479 بازدید : 108 تاريخ : جمعه 21 آذر 1399 ساعت: 10:26